ای عشق

از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم

یادگار از تو چه شبها، چه سحرها دارم

با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم

گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم

تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی

تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی

آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی

دل سودا زده ام را به حبیبم دادی

بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی

داروی کشتن من یاد طبیبم دادی

آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی

دل سودا زده ام را به حبیبم دادی

چون نکو مینگرم شمع تو پروانه توئی

حرم و دیر توئی کعبه وبتخانه توئی

راز شیرینی این عالم افسانه توئی

لب دلدار توئی طره جانانه توئی


:haha dari dars mikhuniiii

midunam dusesh dari in ahango;)

maleee to

مبارک نیست؟

تولدم مبارک نیست؟!!!!!!!!!!!!!!

چرا تبریک نمیگی پس!

چقدر خوبه

چقدر خوبه آدم یکی را دوست داشته باشه
نه به خاطر اینکه نیازش رو برطرف کنه
نه به خاطر اینکه کس دیگری رو نداره ، نه به خاطر اینکه تنهاست
و نه از روی اجبار بلکه
به خاطر اینکه اون شخص ، ارزش دوست داشتن رو داره...

غزال من

به سوی تو، به شوق روی تو ، به طرف کوی تو
سپیده دم آیم ، مگر تو را جویم ، بگو کجایی

نشان تو، گه از زمین گاهی ز آسمان جویم
ببین چه بی پروا ، ره تو می پویم ، بگو کجایی

کی رَوَد رخ ماهت از نظرم ... نظرم
به غیر نامت کی نام دگر ببرم ... ببرم
اگر تو را جویم حدیث دل گویم ، بگو کجایی
به دست تو دادم ، دل پریشانم ، دگر چه خواهی
فُتاده ام از پا ، بگو که از جانم ، دگر چه خواهی

یک دم از خیال من نمی روی ای غزال من

دگر چه پرسی زحال من
تا هستم من ، اسیر کوی تواّم در آرزوی تواُم
اگر تو را جویم ، حدیث دل گویم ، بگو کجایی
به دست تو دادم ، دل پریشانم ، دگر چه خواهی
فُتاده ام از پا ، بگو که از جانم ، دگر چه خواهی ....


من عاشق این آهنگم با صدای سرهنگ زاده و زاهدی هر 2 تاش

دست بکشیم

ناز را میکشیم !
آه را میکشیم !
انتظار را میکشیم !
فریاد را میکشیم !
درد را میکشیم !
اما بعد از این همه سال هنوز نقاش خوبی نشده ایم که ...
دست بکشیم !!!