من ستارهام را یافتم من خوبی را یافتم
به خوبی رسیدم
و شکوفه کردم.
تو خوبی
و این همهی اعترافهاست.
تو لبخند زدی و من برخاستم.
دلم میخواهد خوب تر باشم
دلم میخواهد تو باشم و برای همین راست میگویم
نگاه کن:
با من بمان
دست های کوچکش
به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد
التماس می کند : آقا آقا "دعا" می خری؟
و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند و برای فرج آقا "دعا" می کند....